دکترها می گویند آلزایمر گرفته ام
یعنی روزی می رسد
که تو را به جا نیاورم
از کنارم رد شوی و
صدای گامهایت را فراموش کرده باشم
و بوی عطرت رانشناسم
دکترها غلط کرده اند
تو غده ای سرطانی هستی
که در خاطرات من
جا خوش کرده ای
وهرروز بزرگتر می شوی
حالا صفحه ی مانیتور پر است از تصویر تو
که برای دکترها شکلک در می آورد
بگذار
هرقدر دوست دارند
عکس بگیرند و مدرک جمع کنند
*
این غده هیچ چیز که نباشد
سردرد مهربانیست
که تورا
به خاطرات فراموش شده ام
پیوند می زند
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.